
هر محتوایی پادشاه نیست!
می توان محتوا را پادشاه دانست؟
این عبارتی است که شما بارها آن را در استراتژی بازاریابی خواهید شنید. ریشه این عبارت پرکاربرد و اغلب به دردنخور «محتوا پادشاه است» به مجله ای بر می گردد که در کتابی به نام ویرایش و تولید مجله به چاپ رسیده است، این کتاب در سال ۱۹۷۴ چاپ شد. آن ها نوشتند که: «محتوا پادشاه است، فرم و ملاحظات فنی اگرچه مهم هستند، اما نمی توانند جایگزین محتوا شوند». هیچ کس بیش از این در آن زمان به آن جمله بها نداد- در واقع این ایده کاملا واضح به نظر می رسید.
سپس کمی بعدتر در سال ۱۹۹۶، بیل گیتس مقاله ای با عنوانی آشنا نوشت که در آن به اولویت و تقدم محتوا اشاره کرده بود. گیتس گفت، اطلاعات و تفریحات بیشتری در فضای مجازی در راه است و هر کسی که بهترین کارش را ارائه دهد، به این مزایا دست خواهد یافت. درست همان کاری که رقبا در روزهای نخستین پیدایش رادیو و تلویزیون کردند. او دنیایی را توصیف می کرد که در آن دسترسی عمومی به پلت فرم های دیجیتال وجود داشت و حس بسیار فعال رقابت نیز در جریان محتوای دیجیتال انگیخته می شود. دهه ها پیش از این که ایده بازاریابی محتوا پا به میان بگذارد، گیتس پیش بینی کرده بود که اینترنت در چه زمینه هایی بازاریاب جذب خواهد کرد.
«اگر از افراد انتظار دارید که کامپیوترشان را روشن کنند و صفحه ای را مطالعه کنند، باید به آن ها در عوض اطلاعاتی بسیار به روز و جدید داده شود به گونه ای که به خواسته شان برسند. باید صوت و در صورت ممکن ویدیویی در اختیار آن ها گذاشته شود. آن ها به فرصتی نیاز دارند تا به آنچه که فرای کلمات یک صفحه از مجلات چاپ شده یافت می شود دست یابند»- بیل گیتس.
بازاریابی محتوا
در طول زمانی که شرکت ها از تبلیغات برای صحبت درباره خودشان و محصولاتشان استفاده می کردند، بیل گیتس به ما می گفت بازاریابی یعنی ایجاد روابط و تجاربی معتبر با مشتری.
«یکی از هیجان انگیزترین چیزها درباره اینترنت این است که هرکسی با یک کامپیوتر و یا یک مودم می تواند هر محتوایی که می تواند ایجاد کند را نشر دهد»- بیل گیتس.
دسترسی انبوه موجب هجوم حجم انبوهی از محتواها می شود. اما تمام محتواها نمی توانند پادشاه باشند: تنها محتواهایی واجد این شرایط هستند که دارای بالاترین کیفیت باشند. بازاریابی محتوا به معنای کیفیت فرای کمیت است و یا به بیانی دیگر به معنای ارزش و تاثیر محتوای شما بر روی مشتری تان می باشد.
کیفیت پادشاه است
لذا با اصلاح دیدگاه گیتس می توان در اینجا مطلبی را عنوان کرد. شاید ما باید جمله «کیفیت پادشاه است» را استفاده کنیم. در کتاب «انقطاع بازاریابی»، شما به چالش تغییر روشی که شما را به بازاریابی نزدیک می کند، دعوت می شوید: تعامل با مشتریانتان به جای صحبت با آنها. بازاریابی سنتی بسیار معامله محور، تاکتیکی و بسیار منقطع است. قرار دادن خودتان در راهی که هرکس سرش به کار خودش است تا بتوانید محصولی را معامله کنید روش بسیار خوبی است به نسبت اینکه آن ها شما را نادیده بگیرند و به شما بی محلی کنند.
به دست آوردن صحیح توجه از مصرف کنندگان بسیار پرمشغله و حواس پرت مدرن امروزی نیازمند این است که شما یک تصویر خودمانی از خودتان ارائه دهید و با منافعی مقرر به روش هایی به آن ها کمک کنید. این در واقع به معنی این است که شما به مشتری تان دلیلی برای گوش دادن به خودتان بدهید، دلیلی برای اینکه بداند حرف های شما اهمیت دارد، دلیلی برای خرید و دلیلی برای ماندن. برای انجام این کارها، داستان شما باید ساده، واضح، منسجم و قابل اشتراک گذاری باشد.
بازاریابی تحولگرا
شاید شما یک داستان قابل اشتراک گذاری را داستانی معتبر، واضح، مرتبط، واقعی و… بدانید اما تمام موارد فوق می توانند در یک کلمه خلاصه شوند: مفید. اگر داستان شما معتبر، مرتبط یا جالب نباشد، پس برای مخاطب سودمند و مفید نخواهد بود و اگر مفید نباشد مشتری های بالقوه شما در زمان و مکان مناسبی که باید این کار را بکنند آن را با دیگران به اشتراک نمی گذارند. بازاریابی تحولگرا چیزی درباره آموزش و دستیابی به خریداران بالقوه در مکانی که زندگی می کنند و آنجا سکونت دارند می باشد (آنلاین و آفلاین). کمی اعتبار داشته باشید و به محتوایتان ارزش بدهید، لذا تعاملی خواهید ساخت و مشتری وفاداری خواهید یافت. یک مطالعه اخیرا نشان داد که حدود ۵۰ درصد از کسانی که تصمیم به خرید می گیرند تا ۵ بخش از محتوای شما را پیش از اینکه به مرحله نهایی از خرید برسند، نگاه کرده اند.
به کیفیت در محتوا اهمیت دهید
در ایجاد محتوای خودتان استراتژیک عمل کنید. باید اشاره کرد که محتوا تماماً به کیفیت ربط دارد نه به کمیت. لذا زمانی را به طی کردن این مراحل ضروری بردارید، همانند تحلیل کلمه کلیدی، ایجاد شخصیت برای خریدار، ایجاد دستورالعمل نوشتن صفحه محصول و مشخص کردن نقاط درد مشتری تان. از آنجا درباره رسانه هایی که می توانید به مخاطبانتان دست یابید فکر کنید. این رسانه می تواند بلاگ، وب سایت، صوت، ویدیو، پادکست و حرف های شفاهی و یا راه های دیگری باشد. با این حال هر کاری که کردید، روش برقراری ارتباط شما از طریق محتوا، شما را به تمایلات مشتری و نیازهایش سوق می دهد، هم چنین باید برای زمان آن ها نیز احترام زیادی قائل شوید. هیچ کس دوست ندارد در کارش وقفه بیفتد و یا کسی در کمینش بنشیند. لذا اینکار را با تبلیغات خود انجام ندهید. مشتری را یک قهرمان بدانید و رویکرد خود را جوری اتخاذ کنید که هم تراز با علایق آنها باشد.
انسجام در محتوا
ما عبارتی داریم که در TopRight به آن انسجام بی رحمانه می گوییم، به خصوص اینکه مربوط به ارائه داستان شما نیز هست. در رویکردتان در زمینه بازاریابی محتوا، انسجامی بی رحمانه داشته باشید. زمانی که با یک داستان واضح، ساده، با یک استراتژی هم تراز و متقاعده کننده بازگشتید، زمان آن است که محتوایتان را واقعا پادشاه بدانید.
اگر آماده اید که بینش بیشتری در مورد چگونگی تعامل با مشتری، یافتن محتوا و تعامل با مشتری با محتوایتان به دست آورید و می خواهید نکاتی تاکتیکی برای سرعت بخشیدن به رشدتان به دست آورید، می توانید با مشاورین کسب و کار ماموت تماس بگیرید.
دیدگاه بگذارید