Mammute
ماموت | هنر خلاق ماموت | استودیو ماموت > طراحی گرافیک > چگونه یک طراحی خوب باعث می شود کارها بهتر پیش بروند؟
طراحی گرافیکی

چگونه یک طراحی خوب باعث می شود کارها بهتر پیش بروند؟

به ما گفته شده است که “باطن هر چیزی مهم است”، اما اگر این گفته درست نباشد چه؟ اگر ظاهر مهم باشد چه می شد؟ اگر شما بتوانید یک کتاب را با جلدش قضاوت کنید و یا اگر زیبایی خیلی خیلی بیشتر از باطن اهمیت داشته باشد چه؟

اگر نتایجی که از مطالعات متعدد، در زمینه ی عصب شناسی، روانشناسی، کاربردپذیری و حتی ارزیابی انسانی، به دست آمده اند را کنار هم بگذارید، متوجه می شوید که ظاهر چقدر اهمیت دارد، چیزی که در داستان ها به شما نشان داده نمی شود.

 

طراحی

طراحی چیزی فرای یک بسته بندی زیباست. در واقع طراحی روی میزان ارزشگذاری ما تاثیر می گذارد (و حتی تاثیری بیشتر و فرای چیزی که در باطن هست). برای اثبات آن نیز مدرکی علمی داریم.

 

دیدتان را ارتقا دهید.

مهم نیست که شما چقدر جاز دوست دارید، مهم چیزی است که قسمت اعظم ذهن شما را به خود مشغول کرده است، بیشتر از دیگر حس ها.
در حالی که هیچ کس تا به حال به یک عدد دقیق اشاره نکرده است، تخمین های دسته بالا بیان می کنند که المان های بصری، ۸۳ درصد از داده های ادراکی را در مغزهای ما تشکیل می دهند. حتی در تخمین های دسته پایین نیز بیان شده است که بیش از ۵۰ درصد از ناحیه سطح مغز، به پردازش اطلاعات بصری اختصاص داده شده است.

خودتان از ریاضی کمک بگیرید سپس متوجه می شوید به نسبت حس های شنیداری، چشایی، لامسه و بویایی، عصب های بیشتری به بینایی اختصاص داده شده اند. به همین دلیل است که شش برابر بیشتر می توانیم چیزی را با بینایی به یاد بسپاریم.

 

طراحی بسته بندی محصول توسط مارتیس لوپوس

طراحی بسته بندی محصول توسط مارتیس لوپوس

 

من نمی دانم Polpas چیست و چه طعمی می دهد، اما می خواهم کمی از آن را بخرم.
لذا این از منظر، طراحی به چه معناست؟ تصاویری که شما خلق می کنید ذهن بیننده را بیشتر از هر چیز دیگری به خود مشغول می کند. اگر یک خریدار محصولی را در دستانش گرفته، عمدتا بسته بندی آن محصول باعث شده است که برای خرید آن تصمیم گیری کند، نه حس و بویی که دارد.

حس بینایی ما نیز می تواند بر منطقمان غلبه کند (بعدا نیز به سراغ این موضوع خواهیم آمد). به بیانی دیگر، اگر یک شرکت دارای یک لوگوی خوش فرم باشد بیشتر می تواند روی نظر مردم درباره ی برند تاثیر بگذارد، و اگر همان شرکت گزارشی مالی ارائه دهد و یا درباره اش شایعه پراکنی شده باشد، میزان تاثیر آنها روی نظرات مردم کمتر است.

 

فعلا به یاد داشته باشید که مغز انسان در بینایی عجیب و غریب است.

چگونه حملات ببر طی میلیون ها سال، بر طراحی مدرن تاثیر گذاشت؟

چه باور کنید چه نه، تحت شرایطی مناسب، بینایی می تواند افکار منطقی را نادیده بگیرد. درست است که بگوییم مردم (اکثریت آنها) به جای اینکه منطقی تصمیم بگیرند، احساسی تصمیم می گیرند. بینایی یک میانبر برای داشتن حس ششم است، و لذا چیزی که شما می بینید به نسبت آنچه که فکر می کنید، وزن بیشتری دارد.
دون نورمن، دانشمند و مدیر دیزاین لب، در مقاله ای به نام احساسات و طراحی: اشیای جذاب بهتر عمل می کنند، می نویسد که اعتماد ما به محرک های بصری، نسبت به محرک های منطقی، بیشتر به خاطر تکامل است.

بهتر است اینطور بیان کنیم که شما یک انسان اولیه و غار نشین هستید به هنگام قدم زدن ببری را در جنگل می بینید. شما می توانید حساب کتاب کنید که ببر با شما چقدر فاصله دارد، در زمین به دنبال یک مخفیگاه بگردید و یک سنگ پیدا کنید تا با آن از خودتان دفاع کنید. اما تمام این ها نیاز دارند که شما وقت گرانبهای خود را به آن ها اختصاص دهید و ممکن است ببر در آن لحظه به شما حمله کند و شما را بخورد.

در عوض شما به راحتی می توانید فرار کنید. قطعا این یک نقشه احمقانه نیست، اما در زمان های نخستین، مردم بیشتر ترجیح می دادند برای بقا تفکری سریع را در پیش بگیرند نه تفکر موثر.

لذا در این هزاره ها، انسان ها تکامل یافتند تا بر اساس هر آنچه که در زمانشان صرفه جویی می کند، تصمیماتی مهم بگیرند. در ابتدا، پیوند بین دیدن و بروز واکنش احساساتی، بر اساس ترس بود. اگر شما یک ببر ببینید، فرار می کنید. اگر شما به یک صخره بسیار مرتفع بروید، تسلیم می شوید و بازمیگردید.

در طول زمان، جلوه های بصری به دیگر حس ها نیز مربوط می شوند. دیدن عشق، شما را خوشحال می کند. و یا تصویری آشنا از یک خانه، شما را آسوده می کند. در ذهن داشته باشید هنگامی که زبان هنوز در حال توسعه بود نیز این موارد برقرار بودند، و لذا احساسات نسبت به هر چیز دیگری، غریزی تر بودند.
اکنون به زمان مدرن فلش بک بزنید. ممکن است حملات ببر متوقف شده باشد، اما واکنش های احساسی ما هنوز پابرجا باشند، و این تاثیر زیادی روی طراحی گرافیکی ما دارد.

به این لوگو نگاه کنید:

طراحی

اگر ما به شما می گفتیم که “Seven More Days” یک مرکز نگهداری روزانه است، حرفمان را باور می کردید؟ حتی اگر به شما اثباتی نشان می دادیم که نمی توانستید آن را انکار کنید، هنوز نیز برایتان غیرقابل هضم بود. دلیل آن این است، هنگامی که چیزی که شما می بینید که با دیگر اطلاعات شما متناقض است، ذهن شما بیشتر به چیزی اعتماد می کند که دیده است. (Seven More Days یک گروه راک است)

اگرچه این از اهدافی تکامل یافته نشات می گیرند، ایمان کورکورانه ی ما به جلوه های بصری در کارهایی همانند بازاریابی، برندسازی، فروش و هم چنین کاربرد یک محصول، به کار می آیند.

 

تاثیر اولیه – تنها تاثیر

اگر تا بحال شده که دکمه شلوار لی تان بشکند، و سپس هنگام خارج شدن از سرویس بهداشتی زمین خورده اید، و شلوار شما چون به لبه ی میز گیر کرده از پایتان افتاده، و قرار است چند دقیقه بعد خانواده نامزدتان را ملاقات کنید خواهید فهمید که تاثیر اولیه چقدر مهم است!

اما چیزی که ممکن است از آن اطلاعی نداشته باشید، این است که تاثیر اولیه چقدر به ظاهر بستگی دارد و یا اینکه این تاثیر اولیه چقدر دوام دارد.

در حالی که حرف های زیادی در مورد علم تاثیر اولیه بیان شده است، توافقی کلی صورت گرفته است که مردم در نگاه اول ارزشمندی و شایستگی را بیشتر از هر چیز دیگر مورد ارزیابی قرار می دهند. این در زمینه برندها، کتاب ها، و محصولات نیز صادق است، شما نمی توانید یک طراح استخدام کنید تا تاثیر اولیه ی شخصیت خودتان را بهبود دهید.

طراحی لوگو توسط گاگا وستارد

طراحی لوگو توسط گاگا وستارد

 

در تعاملات انسانی، تاثیر اولیه با سرنخ هایی شکل می گیرند که شفاها در موردشان حرفی زده نمی شود، همانند حالات صورت، زبان بدن و زیبایی (اگرچه که بیان افراد نیز بسیار موثر است). برای کسب و کارها، این تاثیر اولیه ناشی از جلوه های بصری همانند لوگوها، وب سایت ها و بسته بندی محصولات و به بیانی دیگر طراحی گرافیکی آن‌هاست.

چیزی که اهمیت دارد این است که این تاثیر اولیه تا چه زمانی ماندگار است، حتی اگر مدرکی متناقض با آنچه دیده شده وجود داشته باشد. در یک مطالعه ی کورنل، محققان عکس هایی از افراد را نشان دادند و دریافتند که تاثیر اولیه از آن افراد تا شش ماه بعد باقی می ماند؛ حتی در صورتی که آن افراد آن شخص را ملاقات کرده باشند، و متوجه شده باشند که اصلا شبیه عکسشان نیست.

خبر بد این است که این تاثیرات اولیه تنها بعد از ۶۰ ثانیه شکل می گیرند با توجه به به توسعه ی تکامل یافته ی بینایی در تصمیم گیری ها.
چرا این موضوع اهمیت دارد؟ اینکه بخواهید طراحی برندینگ و بازاریابی خود را بعد از اولین باری که طراحی را انجام دادید با موفقیت به ثمر برسانید، بسیار هیجان انگیز به نظر می رسد و دیگر نیاز نیست که دوباره یک طراحی بد را دوباره انجام دهید.

طرحی را انتخاب کنید که اعتماد و شایستگی را با جلوه های بصری به ارمغان بیاورد نه با کلمات. این طراحی باید آنقدر ساده باشد که بتوان آن را در چند ثانیه درک کرد، و باید آنقدر جالب باشند که تا چند ماه و یا حتی چند سال در ذهن بمانند.

 

مثالی از یک ATM بدقواره

بعد از همه این بحث هایی که انجام شد، آیا از شنیدن اینکه یک طراحی با جلوه ی بصری خوب در واقع می تواند باعث شود یک محصول بهتر عمل کند، شگفت زده خواهید شد؟ این کمی گول زننده است، اما در سال ۱۹۹۵، دو دانشمند ژاپنی کشف کردند که طراحی گرافیکی باعث می شود که مردم فکر کنند محصول عملکرد خوبی دارد.

دو محقق انواع طرح های صفحه ی نمایش را روی دستگاه عابر بانک تست کردند و سپس در زمینه ی عملکرد و ظاهرش امتیازدهی کردند، آن ها ۲۶ طرح را که از نظر فنی عملکرد خوبی داشتند و طرح هایی که زیبا به نظر می رسیدند را تست کردند و طرح هایی که هردو مورد را نیز شامل می شدند امتحان کردند.

طرح نمونه از دستگاه عابربانک

طرح نمونه از دستگاه عابربانک

 

شاید عجیب باشد، نتایج بدون شک نشان دادند که طرح هایی با ظاهر بهتر، کاربردپذیری بیشتری داشتند و امتیاز بالاتری کسب کردند. طراحان از این نتیجه متوجه شدند که یک طراحی خوب می تواند کاربرد محصول را بهبود بخشد و باعث می شود که عملکرد برند بهتر درک شود. یک جلد خوب در کتاب شاید نتواند یک کتاب بد را از بدی نجات دهد، اما قطعا می تواند یک کتاب خوب را بهتر به نظر بیاورد.

عملکرد آن چگونه است؟ طرح های جذاب لذت بخشند و واکنش بیولوژیکی این لذت نیز آسودگی و رهایی از فکر است. یک مغز آسوده عملکرد بهتری دارد، برای مثال این عملکرد در حل مساله و مهارت های حرکتی بهبود پیدا می کند. به همین دلیل است ورزشکاران پیش از یک بازی بزرگ به جای اینکه استرس داشته باشند، خودشان را از فکر رها می کنند و آسوده می شوند.

به نحوه عملکرد یوتیوب نگاه کنید که چگونه تجربه کاربری اش را با طراحی جلوه های بصری بهبود داده است:

یوتوب

یوتیوب

یوتیوب با بهبود طراحی، باعث شد بدون اینکه مطالب درون سایتش را تغییر دهد، سایت برای کاربرانش جالب به نظر برسد (منوی نویگیشن در قسمت میله سمت چپ با ردیف هایی از ویدیو در سمت راست)

یک طراحی خوب عملکرد مغز را بهبود می بخشد. این کاربرد محصول را ساده تر می کند، باعث می شود شرکت بهتر و حتی ارزشمندتر به نظر برسد، و مردم بیشتر با هر آنچه که طراحی برای آن صورت گرفته تعامل برقرار کنند.

البته این به هیچ چیز نمی ارزد که آنچه مردم را خوشحال می کند می تواند با یک روش جدید طراحی تغییر کند. قطعا داشتن یک طراحی جدید و پیشگام می تواند کاربران را هیجان زده کند، لذا طراحی هایتان را با جلوه هایی بصری به روزی انجام دهید که مردم دوست دارند. این موضوع یکی از چندین مسئولیتی است که یک طراح خوب باید آن را بر عهده بگیرد.

 

جوجه اردک زشت یک طراحی بد بود، اما تبدیل آن به قو، بهبودی بود که باید اعمال می شد.

طراحی مهم است. کار طراحی فرای این است که صرفا زیبا به نظر برسد، بلکه باید تجربه کاربری را تقویت می ، با کاهش بازده های محصول، معیارهای تجربی کسب و کار را برآورده کند، وفاداری به برند را افزایش دهد، باعث شود که دیگر مشتریان نظرات را نخوانند و اعتماد کنند و فرای اینها باعث به حداکثر رسیدن سود شود.
همه اینها از یک تصویر زیبا به دست می آیند.

اشتراک گذاری

دیدگاه بگذارید

avatar
  اشتراک در  
اطلاع از