نکاتی برای تازه کارها – شماره یک
از بهترین نکات امروزه این است که شما میتوانید ظاهر خودتان را خلاق نشان دهید. اگر نویسنده هستید، به راحتی میتوانید بنویسید؛ و اگر “هنرمند” هستید، میتوانید تصویری بکشید و یا چیزی را خلق کنید. خیلی از “حرفه ای های دوران مدرن امروزه” دقیقاً مسیر قدیمی ترها را برای موفقیت طی نکرده اند، که البته مشکلی ندارد. شاید آن ها تحصیلات آکادمیک نداشته باشند. احتمالاً قبل از اینکه از مشتری های واقعی سفارش بگیرند، برای خانواده و دوستان و آشنایان لوگو طراحی میکردند، و از فضای مجازی اسم و رسمی پیدا کرده اند. این هم یک راه است.
به هرحال هیچکس مسیرش با سایرین دقیقاً یکی نیست. البته به این معنی هم نیست که آنها با هم نقطه ی مشترک ندارند. در واقع میتوانم صدها نکته ی متفاوت از اتفاقات دوران کاری خودم برایتان بیاورم که با این “هنرمندان” مشترک باشد. این از زیبایی های این حرفه است. به شکل قدیمی یا به این سبک نوین، فرقی نمیکند، تمام کسانی که سابقه ی طراحی طولانیتری دارند تجربیات زیادی را کسب کرده اند. برای کاهش اشتباه و استفاده ی درست از زمان بهتر است از نکاتی برای تازه کارها استفاده کنید:
۱.خودتان را محدود نکنید.
کار نیکو کردن از پر کردن است. تنها راه برای اینکه قدرتتان در طراحی بالا برود، تجربه کردن است. این یعنی کمی به خود زحمت دهید و چیزهای جدید را تجربه کنید، با تجهیزات متفاوت کار کنید و حتی اگر میتوانید از سبک ها و فرمهای متفاوت استفاده کنید.
در زمانی که تازه کارتان را شروع کردهاید ممکن است احساس کنید در بعضی از سبکها به اندازه کافی مهارت ندارید، شاید همین باعث شود که از انجام دادن آن ها اجتناب کنید و اصلاً آن را شروع نکنید، بهتر است بدانید که برای اینکه استعداد و مهارتتان همزمان با هم رشد کند بهتر است تجربه کنید. نتیجه مهم نیست، فعلا زمان تجربه است.
۲.اگر نرم افزارها را کامل بشناسید کارتان به مراتب ساده تر میشود.
طراحی از دهه ۷۰ و بخصوص از دهه ۸۰ به شدت با رشد نرم افزارهای گرافیکی همراه بود،؛ به عنوان مثال فوتوشاپ و ایلوستریتور دو نرم افزار خیلی معروف در این حوزه هستند. منصفانه بخواهیم نگاه کنیم، تا زمانی که هرکدام کار شما را راه میاندازد و و در پیاده سازی ایده شما کاربرد دارند، هیچ فرقی نمیکند با چه نرم افزاری کار میکنید.
گذشته از اینکه بدانید چه نرم افزاری، مخصوص چه کاری است، باید بدانیم هر کدام از نرم افزارها چه کارایی های متفاوتی (که ما از آن اطلاع نداریم یا کمتر اطلاع داریم) را در خود جای داده است. دوره های آنلاین، آموزشه ای عمومی و سوال و جواب های اینترنتی اولین و ساده ترین و شاید مفیدترین راه برای کسب این مهارت باشد.
شما دائماً درحال استفاده از نرم افزارهای گرافیکی هستید، منطقی ترین کار این است که بعد از آشنایی با کاربردهای هر نرم افزار، سایر نرم افزارهای مرتبط و حتی غیرمرتبط با گرافیک را نیز یاد بگیرید و طراحی و چیدمان صفحات کتاب یا مجله را در فوتوشاپ انجام ندهید؛ نه به این علت که فوتوشاپ نرم افزار مخصوص این کار نیست، بلکه ایندیزاین کارایی به مراتب بیشتری در این زمینه دارد.
۳.طراحیهایتان بهتر می شود، جای نگرانی نیست.
پیشرفت، اجتناب ناپذیر است، مخصوصاً اگر شما تمرین کنید. این اتفاقی است که به مرور زمان رخ میدهد. شما تکنیک ها، سبک ها، نرم افزارها و حتی استعدادهای ناشناخته ی خود را در طی سال هایی که کار میکنید میشناسید. مهارت و سرعت عملتان نیز بهبود پیدا میکند. کارها را سریع تر و با ایده های بهتری اجرا خواهید کرد. ترس شما از خیلی از پروژه ها از بین خواهد رفت، اعتماد به نفس خود را بدست میآورید و کم کم پیشرفت میکنید. لازمه ی همه ی این ها گذشت زمان کاری شماست. مگر اینکه کار نکنید!
۴.همیشه حق با مشتری است.
هضم این موضوع سخت است، بخصوص زمانی که تمام سعی خود را برای یک طرح کرده اید، و به نظر خودتان و اکثر همکاران شما “حرف ندارد”، اما متاسفانه همیشه حق با مشتری است، شاید این نیاز مشتری نباشد و شما مجبور به اصلاح مجدد و ناراحت کننده تر از آن اجرای طرح جدیدی باشید. شاید از تصاویری که استفاده کرده اید خیلی لذت میبرید، شاید یونیفرم خلق شده خیلی خاص و شیک باشد، اما این سلیقه شماست. حرفی که در انتها اعمال میشود، حرف مشتری است. این را یادتان باشد، درغیر اینصورت زمان زیادی را صرف بحث های بی فایده و از دست دادن اعتبار خود نزد کارفرما میکنید. بعضی از مشتری ها از ابتدا خودشان هم نمیدانند چی چیزی می خواهند، تا زمانی که شما ایده تان را اجرا میکنید، دقیقاً این زمانی است که شروع به تغییر و اصلاح میکنند.
۵.نکته ی اصلی فضای بدست آوردن حس خلاقانه است.
شاید در طی سال های پیش رو و شاید همین فردا، برای پروژه ای هیچ ایده ای به ذهنتان نرسد. هر طرحی که اجرا میکنید به بن بست میخورد، سرتان را در دیوار نکوبید، لااقل خیلی سریع تسلیم نشوید، هنوز باید تلاش کنید. این حس به دفعات و تقریباً برای تمام طراح ها و هنرمندان پیش آمده است. در این لحظات، نفس عمیقی بکشید و سعی کنید متمرکز باشید. از اول بنویسید و سعی کنید فضای ذهنی خودتان را آماده کنید. شاید بهتر است کمی در اینترنت بچرخید و کار بقیه را رصد کنید. شاید شما از آن دست طراحان باشید که باید موزیک گوش کند، شاید باید کمی از کامپیوتر دور شوید و قدم بزنید، شاید بهتر است بروید روی تراس شرکت. به هر حال قبل از اینکه سرتان را به دیوار بکوبید این کارها را امتحان کنید. زمانی که فضای مورد نیازتان را برای دریافت ایده و خلاقیت بشناسید، مشکلتان به مراتب بهبود پیدا میکند.
۶.رزومه ی طراحی (پورتفولیو) خودتان را اولویت بندی کنید.
پورتفولیو شما، تنها زبانی است که برای صحبت دارید. باید خیلی سریع به مخاطب تمام آموخته های بصری خود را منتقل کنید. مهارتتان را نشان دهید تا متوجه شوند نیازهایشان را برطرف میکنید یا خیر. پس همیشه پورتفولیوی خود را اولیوت بندی و دسته بندی کنید. اگر حضوری به یک شرکت تولیدی خودرو مراجعه میکنید، روزمه ی بسته بندی مواد غذایی خود را به آنها نشان ندهید. این یعنی اینکه هم باید پورتفولیو خودتان را دسته بندی کنید و هم اینکه تا زمانی که رزومه ی کاری شما چندان قوی نشده است بلند پروازی نکنید. شاید بهتر است در ابتدای کا شما مراجعه نکنید و مشتری را شما انتخاب نکنید. میتوانید از اینترنت و وبسایت برای ایجاد وبسایت شخصی استفاده کنید. از تکنیک و مطالبی استفاده کنید که برای مخاطب جذاب است، و تا شاید بخواهد این مطالب را در وب سایت خودش ببیند. به این ترتیب شما مخاطب خودتان را انتخاب نمیکنید، بلکه مخاطب با توجه به نیازش شما را پیدا میکند. ویترین شما پورتفولیوی شماست. اگر “هنرمند” هستید وبسایت شما باید با یک برند فروشنده ی رژ لب متفاوت باشد. خلاق و ساده برخورد کنید.
زمانی که طرحی را قبول میکنید به این فکر کنید که آیا قرار است جزوی از روزمه ی کاری شما باشد، یا خیر. خیلی از پروژه ها را فقط باید به سرانجام رساند و قرار نیست در روزمه ی کاری شما بیاید. فقط بهترین کارهایتان را در پورتفولیو بیاورید.
ادامه دارد…
دیدگاه بگذارید