۳ مورد اصلی که باعث متوقف شدن رشد کسب و کار می شود
اگر شما هم از آن دسته از افرادی هستید که کسب و کار تان دچار رکود شده است این مطلب را بخوانید. در این مقاله راه حل هایی برای رفع این مشکل آورده شده است. با شرکت طراحی سایت ماموت همراه باشید.
۳ مورد اصلی که ریشهی اصلی بوجود آمدن مشکلات کسب و کارها و متوقف شدن رشد آنها است، به قرار زیر هستند. شاید پس از خواندن این سه دلیل به این نتیجه برسید که شما (کسب و کار شما) از هر ۳ مورد رنج میبرید، اما اطمینان داشته باشید که تنها یکی از آنها از اولویت بیشتری نسبت به سایرین برخودار است و بیشترین مشکلات را در تجارت شما ایجاد میکند.
۱. مشتری دائم. شما مشتری دائم کافی ندارید.
۲. فروش. شما شانس فروش را دارید اما قادر به بهره گیری از آن نیستید.
۳. مقیاس پذیری. رهبری را دارید، میتوانید به فروش دست پیدا کنید، اما ظرفیت و توان عرضهی خدمات یا محصول به مشتری را ندارید.
اگر روی حل کردن هر سه موضوع تمرکز دارید، پس دلیل رکود و خستگی سازمان را یافتهاید. اگر روی موضوع اشتباه تمرکز کردهاید، به جواب نمیرسید و نا امید میشوید.
برای آنکه به شما برای یافتن مشکل درست کمک کنیم، آنها را به تفکیک بررسی میکنیم.
۱. مشتری دائمی
شما سیستم مناسبی برای جذب مشتری دائم ندارید. به این معنی که شما سیستمی ندارید که به طور دائم و ماهانه برایتان مشتریهای تازه بیاورد.
اکر مشتری کافی نداشته باشید، نمیتوانید به موفقیت دست یابید. برای این منظور باید سیستمی طراحی کنید که مشتریهای وفادار بیشتری جلب کند تا کم کم بتوانید این مشتریها را به اهداف سرمایه خود تغییر دهید. برخی از استراتژیهایی که میتوانید در نظر داشته باشید استفاده از سیستمهای ارجاع، بهینه سازی موتور جستجو، تبلیغات پولی، دعوت از مهمان برای بلاگ نویسی و استفاده از پلتفرمهای شبکه های اجتماعی است.
به خاطر بسپارید که این مشکل ممکن است با مسالهی فروش اشتباه گرفته شود و شما خیال کنید که تنها کافی است فروش بیشتری داشته باشید، اما اگر نتوانید نرخ تبدیل (در بازاریابی اینترنتی نرخ تبدیل یا conversion rate نشاندهندهی درصدی از بازدیدکنندگان وب سایت است که واقعاً خرید انجام میدهند.) را به متوسط یا بالاتر تغییر دهید نمیتوانید به اهدافی که مد نظر دارید، از جمله افزایش سرمایه، دست یابید. پیش از افزایش فروش باید به افزودن تعداد مشتریهای وفادار تمرکز داشته باشید.
۲. فروش
اگر نرخ تبدیل متوسط یا بالاتر از آن باشد، آنگاه شما مشتری کافی برای افزایش سرمایه دارید اما این به آن معنا نیست که شما آنها را به فروش پایدار تبدیل کردهاید. برای مثال اگر شما ۱۰۰ مشتری ثابت داشته باشید باید ۱۰ تای آنها را برای به دست آوردن سرمایهی ۱۰۰۰ دلاری به متقاضی تبدیل کنید. این در حالی است که شما تنها توانستهاید این عدد را به ۳ برسانید. این یعنی شما در بخش فروش ضعف دارید. بدین ترتیب تمرکز شما نباید به جذب بازدیدکنندهی بیشتر باشد بلکه باید بتوانید جذابیتهای فروش خود را افزایش دهید.
راههای بسیاری برای حل این مساله وجود دارد اما یکی از کارهایی که میتوانید انجام دهید دنبال کردن مشتریان است. پیش از آنکه یک مشتری به خریدار تبدیل شود باید حداقل ۵ عدد از ۷ تاچپوینت (نقاط تماس با مشتری) برآورده شده باشد. (این ۷ تاچپوینت عبارتند از: محصول، شعار برند، شخصیت برند، عملکرد، افراد برند، مکان برند و ادراک برند.)
اگر نرخ تبدیل فروش شما متوسط یا بالاتر است اما همچنان به اهداف افزایش سرمایه ای که مد نظر دارید دست پیدا نمیکنید، پس باید دوباره به همان نکته d اول برگردید و به جذب مشتری ثابت بیشتر بیاندیشید. این نتیجه در بخش فروش نشان میدهد که شما هنوز باید در بخش قبل رشد بیشتری داشته باشید.
۳. مقیاس پذیری
ساختار عملی و پیشنهادی فعلی شما ممکن است مانع رشد و پیشرفت کسب و کار و افزایش فروش باشد. این یعنی شما مشتریهای ثابت را دارید و میتوانید آنها را به خریدار تبدیل کنید اما نمیتوانید آنطور که شایسته است به آنها خدمات بدهید؛ چرا که مقیاس پذیر نیستید.
مثلا اگر شما مشتریهایی داشته باشید که به خریدار تبدیل شده باشند اما برای ارائه محصول یا خدمات مجبور باشید آنها را در صف انتظار و نوبت نگه دارید یعنی امکانات کافی برای خدمات رسانی به آنها را ندارید.
یک راه برای حل این مشکل این است که بخشی از کارها و فرآیندها را خودکار کنید.
پس از آنکه متوجه شدید کدامیک از موارد فوق از رشد و پیشرفت کسب و کار شما ممانعت میکند، با تمرکز روی اهداف، انرژی، عملکرد و منابع خود را برای حل آن به کار گیرید. راز دستیابی به نتیجهای ۱۰ برابر این نیست که ۱۰ برابر زمان برای تلاش بیشتر صرف کنید، راهش این است که برای حل مشکلی که به درستی شناسایی شده تمرکز داشته باشید.
دیدگاه بگذارید