قدرت ” تبلیغات کور” را دریابید!

تبلیغات بدون برند، چه وقت و چگونه؟

نویسنده: Dan S. Kennedy
وقتی که نوبت به بازاریابی و تبلیغات می رسد همیشه موردهایی وجود دارند که برندینگ در آنها نادیده گرفته می شوند، حال چه بسته به موقعیت و یا بطور کلی. آنچه می خواهیم با شما در این مطلب در میان بگذاریم یک استراتژی بسیار قدرتمند در بازاریابی و تبلیغات است که بازاریابانی که به شیوه مستقیم و بی واسطه بازاریابی می کنند با آن به خوبی آشنا هستند اما دیگر بازاریابان عمدتا آن را نادیده گرفته و یا فراموش کرده اند. این استراتژی عبارت است از استفاده عامدانه از تبلیغات بدون برندینگ.

شما هرگر نمی خواهید که ساختمان یک برند مانع رسیدن شما به فرصت های فوق العاده و سرشار از سود تبلیغاتی و بازاریابی شود. فرصت هایی که ممکن است در بسیاری از نقاط مسیر با آنها مواجه شوید.

برای مثال یکی از موفق ترین نمونه ها در این دسته بندی _انتشار تبلیغات مالی و سرمایه گذاری_ مربوط به کمپین تبلیغاتی است که در سالهای ۲۰۱۱ و ۲۰۱۲ بر رادیو، تلویزیون کابلی و رسانه های چاپی سایه انداخته بود و ترافیک اینترنتی بسیاری را معطوف به ویدیویی آنلاین در سایت اینترنتی EndOfAmerica.comکرد. احتمالا می توانید این ویدیو را همچنان از طریق یو تیوب مشاهده کنید.

تبلیغات کور به معنای واقعی

این ویدیوی تبلیغاتی بارها پخش شد و توسط افراد بسیاری دیده و شنیده شد. در آن زمان حتی برای دامنه نام آن شرکت نیز به زحمت می شد هویتی متصور شد. اما در طول پخش این ویدیو هیچ گونه نام و نشانی از اسم و یا برند شرکت مذکور فاش نشد. این یعنی تبلیغات کور به معنای واقعی. آنطور که به گوش من رسیده است این تبلیغ با جذب نزدیک به یک میلیون مشترک جدید باعث شکسته شدن رکورد میزان درخواست برای اشتراک در تاریخ آن کمپانی شده است.

نکته: همانطور که ملاحظه کردید هیچ تلاشی در جهت ساخت یک برند صورت نگرفته است. اما اگر همین تبلیغ در دست کمپانی های بزرگ و ابله بیمه، انتشارات و یا شرکت های بزرگ عرضه خدمات و محصولات و تیم های بازاریابی احمق تر از خودشان قرار می گرفت، شک نکنید که آن را با اصرار تبدیل به یک ویدیوی تبلیغاتی تکراری و مزخرف، پر از شعار، لوگو و اسم می کردند.

موفقیت در جلب مشتری و درونی سازی برند

اگر در جلب مشتری موفق باشید می توانید همیشه برندتان را در ارتباطی که با آنها برقرار می کنید درونی سازی کنید. هیچ قانونی مبنی بر این وجود ندارد که بگوید شما بدون جار زدن نام کمپانی و برندتان نمی توانید هویتی قدرتمند و روابطی پایدار با مشتریانتان بسازید.

حتی مواردی وجود دارد که یک برند به خاطر نقاط قوتش مانع پاسخگویی مناسب شده است. اینجانب به شخصه مشتریانی داشته ام که در بازار ویترینی و محلی که در آن فعالیت می کردند بسیار خوشنام و مورد احترام بوده اند، بطوریکه اگر بصورت کاملا تصادفی از ۱۰۰ نفر در آن بازار سراغ آنها را می گرفتید، همه آن۱۰۰ نفر از نقاط مثبت آن کسب و کار حرف می زدند اما در عین حال می توانستند پنج جزء کلیدی از داستان فروش و ارائه این شرکت را از بین ببرند.

موفقیت حاصل از بیرون راندن تبلیغات کور و بازاریابی، با وعده های تازه و جایگیری های محکم حاصل شد. اگر سکان دار نیل به این موفقیت فردی قدیمی و مورد احترام در صنایع بود، اعتبار این موفقیت به سرعت از دست می رفت.

هنگامی که علاقه به وعده داده شده ایجاد شود، می توان اطلاعاتی را ارائه داد که نشان دهنده هماهنگی یکی از نام های بزرگ و محترم با محصولات داغ، جدید و جسورانه است.

خلاصه بگویم، برندینگ لزوما جام مقدس نیست. ساخت یک برند برای بازاریابان خیلی خیلی صبور مناسب است، بازاریابانی که جیب هایشان خیلی خیلی از پول مردم پر شده است. برای شما خیلی بهتر خواهد بود تا با قرار دادن تمرکز کارتان روی مشتریان، فروش و سود مستقیم ناشی از بازاریابی، اجازه بدهید تا ارزش و قدر برندتان، فرآورده جانبی و مجانی بازاریابی مستقیم تان باشد.

منبع: Business2community.com